تصور کن هر بار که میخواهی از خانه خارج شوی، حس کنی که گرفتار یک خطر بزرگ خواهی شد. ضربان قلبت بالا برود، نفست تنگ شود و احساس کنی که هیچ راه فراری نداری. این همان چیزی است که افراد مبتلا به آگورافوبیا (Agoraphobia) تجربه میکنند.
آگورافوبیا یعنی ترس شدید از قرار گرفتن در مکانهایی که فرار از آنها سخت یا غیرممکن به نظر میرسد. این ترس میتواند آنقدر شدید باشد که فرد را وادار کند بهکلی از بیرون رفتن اجتناب کند.
اگر آگورافوبیا داشته باشی، ممکن است از این موقعیتها به شدت بترسی یا از آنها دوری کنی:
مکانهای شلوغ مثل بازارها، مراکز خرید یا ایستگاههای مترو.
فضاهای باز مثل پارکها یا خیابانهای بزرگ.
استفاده از وسایل نقلیه عمومی.
حضور در صفهای طولانی یا مکانهایی که راه فرار از آنها سخت به نظر میرسد.
تنها بیرون رفتن بدون همراه.
علائم جسمی هنگام قرار گرفتن در این موقعیتها میتوانند شامل:
تپش قلب شدید و سرگیجه.
احساس خفگی یا تنگی نفس.
لرزش، عرق کردن یا احساس گرگرفتگی.
ترس از غش کردن یا از دست دادن کنترل.
علت دقیق آگورافوبیا مشخص نیست، اما معمولاً پس از یک یا چند حمله پانیک در مکانهای خاص ایجاد میشود. ذهن فرد این مکانها را بهعنوان خطرناک شناسایی میکند و باعث میشود او از آنها دوری کند.
دلایل دیگر میتوانند شامل:
ژنتیک: اگر یکی از اعضای خانوادهات این مشکل را داشته باشد، احتمال بروز آن در تو هم بیشتر است.
استرس زیاد: اتفاقات ناگوار یا فشارهای روانی میتوانند اضطراب را تشدید کنند.
عدم تعادل شیمیایی مغز: تغییر در برخی مواد شیمیایی مغز ممکن است باعث افزایش ترس شود.
اگر آگورافوبیا باعث شده که زندگیات محدود شود، نگران نباش! راههایی برای غلبه بر این ترس وجود دارد:
درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش کمک میکند تا افکار منفی را تغییر دهی و ترسهای غیرمنطقی را کنترل کنی.
روش مواجههی تدریجی: کمکم خودت را در موقعیتهای ترسناک قرار بده تا مغزت یاد بگیرد که آنها خطرناک نیستند.
تمرین تکنیکهای آرامسازی: مثل مدیتیشن، تنفس عمیق و ورزش که باعث کاهش اضطراب میشوند.
حمایت گرفتن از یک همراه: داشتن یک فرد مورد اعتماد کنار خودت هنگام بیرون رفتن، میتواند کمک کند.
درمان دارویی: در موارد شدید، پزشک ممکن است داروهایی برای کاهش اضطراب تجویز کند.
زندگی نباید پشت درهای بسته بماند. آگورافوبیا یک اختلال قابل درمان است و تو میتوانی آرامش و آزادی را دوباره به دست بیاوری. اگر این مشکل روی زندگیت تأثیر گذاشته، بهتر است با یک متخصص صحبت کنی. همیشه راهی برای آرامش بیشتر وجود دارد...
تا حالا شده قبل از یک ارائهی کلاسی یا یک مهمانی، حس کنی دلت میخواهد فرار کنی؟ برای بعضیها این احساس فقط استرس معمولی است، اما برای کسانی که اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder) دارند، این یک کابوس همیشگی است.
اضطراب اجتماعی یعنی ترس شدید از قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است مورد قضاوت دیگران قرار بگیری. این ترس آنقدر قوی است که فرد سعی میکند از هر شرایطی که شامل تعامل با دیگران است، فرار کند.
اگر اضطراب اجتماعی داشته باشی، ممکن است در موقعیتهای اجتماعی این علائم را تجربه کنی:
ترس شدید از قضاوت شدن، حتی وقتی دلیلی برای آن وجود ندارد.
استرس شدید قبل از رویدادهای اجتماعی، مثل مهمانیها، جلسات یا حتی یک مکالمهی ساده.
قرمز شدن، تعریق، لرزش صدا یا دستان در هنگام صحبت کردن با دیگران.
دوری کردن از موقعیتهایی که نیاز به صحبت یا انجام کاری در جمع دارند (مثل کلاس، مصاحبهی شغلی یا غذا خوردن در رستوران).
احساس خجالت و شرمندگی شدید بعد از تعامل اجتماعی، حتی اگر اتفاق خاصی نیفتاده باشد.
اضطراب اجتماعی میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود:
ژنتیک: اگر در خانوادهات فردی این مشکل را داشته باشد، احتمال ابتلای تو هم بیشتر است.
تجربیات گذشته: خاطرات بد از مسخره شدن یا مورد انتقاد قرار گرفتن میتوانند باعث این ترس شوند.
ساختار مغز: بخشهایی از مغز که مسئول تنظیم ترس و استرس هستند، ممکن است در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیشفعال باشند.
خبر خوب این است که میتوان این اضطراب را کاهش داد و زندگی اجتماعی بهتری داشت:
درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش کمک میکند افکار منفی دربارهی قضاوت دیگران را تغییر دهی.
تمرین مواجهه: بهجای فرار از موقعیتهای اجتماعی، کمکم خودت را در معرض آنها قرار بده.
تمرین مهارتهای اجتماعی: از مکالمات کوچک شروع کن تا بهتدریج اعتمادبهنفست بیشتر شود.
ورزش و تکنیکهای آرامسازی: تمرینات تنفسی و فعالیتهای بدنی میتوانند اضطراب را کاهش دهند.
درمان دارویی: در برخی موارد، پزشک ممکن است داروهایی برای کمک به کنترل اضطراب تجویز کند.
اضطراب اجتماعی ممکن است تو را از بودن در کنار دیگران بترساند، اما یادت باشد که تو لایق این هستی که بدون ترس، در جمع بدرخشی! این مشکل قابل کنترل است، پس اگر حس میکنی که زندگیات را محدود کرده، بهتر است با یک متخصص صحبت کنی. همیشه راهی برای آرامش بیشتر وجود دارد...